اللهکرم لیراوی، معلمی دلسوز و پژوهشگر پرتلاش فرهنگ عامه
کرونا دوست پرتلاش و مهربان من دکتر اللهکرم لیراوی معلم، نویسنده و پژوهشگر ادب عامه بوشهری را نیز از ما ربود. خبری کوتاه اما دردناک. او را و کارهایش را می¬شناختم و از سالیان بسیار دور از همکارانش در آموزشوپرورش بودم. دکتر لیراوی، ازجمله معلمان کارآزموده و توانا در بوشهر بود و علاوه بر تدریس در مدارس و دانشگاه آزاد بوشهر، در آموزشگاهها نیز شناختهشده بود و حتی روزهایی به دعوت آموزشگاه¬های معتبر تهران رفتوآمد و تدریس داشت. تحصیلات او لیسانس معارف و الهیات، فوقلیسانس زبان و ادبیات فارسی و دکتری تاریخ ایران بود. با این تحصیلات توانسته بود توانمندی خود را در تاریخ و فرهنگ ایران و منطقه نشان دهد. وی از سال 1357 وارد آموزشوپرورش شد و در مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان به تدریس پرداخت. دوبار بهعنوان معلم نمونه و سپس معلم خبره انتخاب شد. در مهر 1386 به درجه بازنشستگی نائل آمد. از سال 1378 نیز دروس معارف-تفسیر، ادبیات، مدیریت امور فرهنگی را در دانشگاههای بوشهر و حوزه¬های علمیه بهعنوان استاد مدعو بر عهده داشت. مسئولیت¬هایی نیز در انجمن¬ها وادارات و آموزشوپرورش و سازمان فني و حرفه¬اي استان بوشهر پذیرفته بود که نشان از وثوق و اعتماد به او بود.
اما آنچه بیش از همه دوستی ما را پایدار کرده بود، علقه و علاقة او به فرهنگعامه بود. او را بهعنوان پژوهشگر بومی و صاحب تألیفات بسیاری در حوزه تاریخ و فرهنگ استان بوشهر می¬شناسیم. آخرین دیدار ما در سال 1395 بود که به مناسبت برگزاری همایش نگاهی نو به ادبیات عامه به بوشهر جهت هماهنگی همایش سفرکرده بودم. ایشان به لطف به باغش شخصی¬اش در بیرون شهر دعوت کرد. بهاتفاق آقای دکتر جابری رفتیم. ماه رمضان بود. تازه عمل کرده بود و حال خوشی نداشت. از هر طرف سخن گفتیم و بیشتر در باب تحقیقات محلی. چند کتابش را هدیه داد. خیلی آرام بود مثل دریای بوشهر و گرم و دوست¬داشتنی مثل تمام مردم جنوب.
ورود او به حوزه فرهنگ و ادب عامه از سال 1355 و بهعنوان عضو افتخاری واحد فرهنگ مردم صداوسیما و به راهنمایی استاد انجوی شیرازی بود. از همان زمان به جمعآوری فولکلور و ادبیات عامه مردم استان¬های جنوبی اهتمام ورزید. همکار و عضو انجمن میراث فرهنگی هم بود. مقالاتی هم در هفتهنامههای استان و روزنامهها می¬نوشت. او کارشناس رادیوتلویزیون بوشهر در زمینههای تاریخ و ادبیات محلی بود. به فرهنگ و تاریخ استان عشق می¬ورزید... روز ۱۸ اسفند را که تأسیس مدرسه سعادت است، به پیشنهاد وی به نام روز ملی بوشهر نامگذاری کردند
امروز اگر او نیست، آثارش گواهی می¬دهد که مردی دوستدار فرهنگ لحظه¬ای آسوده نبوده است. هفده جلد کتاب در کارنامه اوست که دو عنوان، اثر برتر سال در شورای پژوهشی انتخاب شد؛ ازجمله آثار او در حوزة ادب عامه می¬توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. «گویش و ادبیات فرهنگ مردم دیلم و لیراوی»(تهران: پازینه، 1380.) این کتاب، پژوهشی است درباره گویش و ادبیات مردم دیلم و بهویژه دهستان لیراوی. در این پژوهش ابتدا وضعیت جغرافیایی منطقه، سپس سیر تاریخی و ارتباط گویش مردم این منطقه با زبانها و گویشهای دیگر و نماد ساختاری و تحول کلمات در این گویش بررسی میشود. بخش بعدی کتاب، به تشریح اجزای دستوری گویش لیراوی و واژگان و اصطلاحات آن اختصاصیافته است. در بخش پایانی نیز، مجموعهای از ادبیات عامه ) مثلها، قسمها، دعاها و چیستانهای مردم این ناحیه گردآوریشده است.
2. «فرهنگیاران و فرهنگ مردم»، در سال 1389 که در خزر شهر فرهنگیاران جمع شدند به این فکر افتاد از همانجا این کار را شروع کند و کرد. بسیاری از فرهنگیاران که به پایمردی استاد انجوی شیرازی در رادیو شناسایی شدند، ناشناخته به میراث¬بانی این فرهنگ پر شوکت مشغول بودند بینامونشان که در این کتاب شناسایی و معرفی شدند. اقدامی ستوده که باید تداوم یابد.
3. «شاهنامه سرایی و گامی در تاریخ معاصر شهرستان دیلم»(بوشهر: طلوع، 1381) کتاب در کنار اطلاعات مفید تاریخی و جغرافیایی از بندر دیلم و لیراوی، به سنت مهم شاهنامه سرایی و جنگ¬نامه و جدالهای خوانین منطقه را شناسایی و ضبط کرده است. در استان بوشهر، این اشعار و استفاده از روح حماسی مثنوی، حتی در جنگهای خانوادگی هم کاربرد داشته است. این مثنویها، بهنوعی استفاده تاریخی نیز داشته و بهعنوان سندی تاریخی در راستای حوادث این خطه از کشور، به شمار میآید. چاپ بعدی را با نام «شاهنامهسرایی و شاهنامهخوانی در جنوب ایران» (آیین محمود 1391) منتشر کرد که مجموعهای از مثنویهای شاعران جنوب ایران است که در مناسبتهای مختلف و با محتوایی عمدتاً حماسی سروده شده است. در این اثر، حداقل شش شاهنامهخوان و مثنویگویی جنوب کشور، معرفیشده است.
4. هنرهای محلی، کارهای دستی، وسایل قدیمی در فرهنگ بومی و سنتی (ستاره جنوب، 1384)
5. قصههای زیبای جنوبی (آیین محمود، 1391) مجموعهای از داستانهای نسبت کوتاه جنوب که برخی از آنها با گویش محلی تدوینیافته است. عناوین برخی از داستان¬ها: شغال زیرک، آهنگر و زن زیبا، قصه نمکی، دختران پیرمرد، عاقبت اسرافکردن، داستان خارکش و قصه ماه و ستاره و ننهماهی.
6. خورشید آفرین و فلک ناز (آیین محمود، 1391) از منظومه¬های عاشقانه رایج در بختیاری و جنوب که سرگذشت دو شاهزاده ایرانی است.
7. نوحهسرایی و اشعار مذهبی: (گلستان ادب، 1388)